اسم جنسلفظ دلالت کننده بر ماهیت، با قطع نظر از افراد و مصادیق را اسم جنس گویند. ۱ - تعریفمراد از «جنس» در اسم جنس، معنای منطقی آن - که در مقابل نوع میآید - نیست و مراد از اسم جنس، هر چیزی است که در مقابل عَلَم شخصی قرار میگیرد، چه جنس باشد چه نوع و چه صنف، و جوهر، عرض و امور اعتباری را در بر میگیرد. اسم جنس از الفاظ و ادات مطلق است که دلالت بر ماهیت با قطع نظر از افراد و مصادیق مینماید، مانند کلمه «رجل» و «شجر». مشهور آن است که موضوع له اسم جنس، ماهیت «بما هی هی» است؛ یعنی دارای هیچ گونه قید و شرطی نبوده و لا بشرط مقسمی است. ۲ - نکته اولتفاوت اسم جنس و عَلَم جنس از نظر موضوع له این است که اسم جنس برای ذات ماهیت، بیهیچ قید و شرطی، وضع شده و حتی قید «لا بشرطی» در معنای آن مدخلیتی ندارد؛ اما بنا بر نظریه مشهور، موضوع له عَلَم جنس، نفس ماهیت - بما هی هی - نیست، بلکه قیدی هم ضمیمه آن میباشد که عبارت است از تعین داشتن و مشخص بودن آن ماهیت، لکن نه به تعین خارجی بلکه با تعین در ذهن و از طریق توجه ذهن به آن. البته نظریه غیر مشهور در مورد عَلَم جنس آن است که از این لحاظ با اسم جنس تفاوتی ندارد. تفاوت دیگر آن است که اسم جنس معرفه نیست، اما عَلَم جنس، معرفه است و احکام معرفه بر آن مترتب میشود. ۳ - نکته دومنظر غیر مشهور که به اصولیون قبل از مرحوم « سلطان العلما » مربوط میشود آن است که اسم جنس برای ماهیت به قید اطلاق، سریان و شیوع، وضع شده است، به گونهای که شیوع در افراد و حالات، از مدلولهای لفظ میباشد؛ به خلاف نظر مشهور که آن را فاقد هرگونه قیدی میدانند. [۷]
شیرازی، محمد، الاصول، ج۵، ص۶۱.
[۱۰]
فاضل لنکرانی، محمد، کفایة الاصول، ج۳، ص۵۲۷.
[۱۱]
فاضل لنکرانی، محمد، سیری کامل در اصول فقه، ج۹، ص۷.
[۱۲]
فاضل لنکرانی، محمد، سیری کامل در اصول فقه، ج۹، ص۲۵.
۴ - پانویس
۵ - منبعفرهنگنامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۱۹۱، برگرفته از مقاله «اسم جنس». ردههای این صفحه : اسما
|